ناگهان‌ صداي‌ عطسه‌اي‌ خفيف‌ در زير آب‌، توجه‌ بغل‌ دستيهاي‌ غواص‌ راجلب‌ كرد. نگهبان‌ عراقي‌، مشكوك‌ و مضطرب‌ از سنگر كمين‌ِ روي‌ خاكريزكنار آب‌ خارج‌ شد، اطراف‌ را پائيد ولي‌ متوجه‌ نشد و مجدداً به‌ سنگر خودبرگشت‌.

يكي‌ از غواصها با اشاره‌ به‌ همرزم‌ خود فهماند كه‌ هر طوري‌ هست ‌بايد از عطسه‌ خود جلوگيري‌ كند و گر نه‌ عمليات‌ لو مي‌رود، نيروها قتل‌ عام‌مي‌شوند.

رزمنده‌ كم‌ سن‌ و سال‌ كرماني‌، سعي‌ كرد جلوي‌ عطسة‌ ناخواسته‌خود را بگيرد.

رمز يا فاطمه‌ زهرا(س‌) صادر شد و خط‌ دفاعي‌ مستحكم‌ دشمن‌ درشلمچه‌ به‌ دست‌ غواصان‌ بسيجي‌ شكسته‌ شد.
صبح‌ روز بعد، وقتي‌ كه‌ بچه‌ها براي‌ بيرون‌ آوردن‌ پيكر غواصاني‌ كه‌ شب‌قبل‌ بر اثر اصابت‌ گلوله‌ و تركش‌ به‌ شهادت‌ رسيده‌ بودند، رفتند، در نهايت‌تعجب‌ به‌ صحنه‌اي‌ تكان‌ دهنده‌ برخورد كردند.
جوانك‌ كرماني‌، براي‌ اينكه‌ بتواند جلوي‌ عطسه‌ خود را بگيرد و از لو رفتن‌عمليات‌ جلوگيري‌ كند، با دو دست‌ بيني‌ و دهان‌ خود را محكم‌ گرفته‌ و انقدر درزير آب‌ در اين‌ حالت‌ مانده‌ بود كه‌ جان‌ از بدن‌ بيرون‌ شده‌ و مظلومانه‌ به‌شهادت‌ رسيده‌ بود.
با احترام‌ خاص‌ پيكر او را كه‌ مچاله‌ شده‌ و در خود پيچيده‌ بود، از آب‌ درآورديم‌ و تنها كاري‌ كه‌ توانستيم‌ در زير بارش‌ خمپاره‌ و گلوله‌ برايش‌ انجام‌دهيم‌، اين‌ بود كه‌ گرداگردش‌ بنشينيم‌ و بر مظلوميتش‌ اشك‌ بريزيم‌.

خاطره ای از:حاج حسين الله كرم